عشق کودکانه

عشق

دل که رنجیداز کسی خرسندکردن مشکل است/شیشه بشکسته رو پسوند کردن مشکل است

نظرات

یکی دیگر از مشکلات جوانان از آغاز جوانی که گریبانگیر  جوانان می شود احساس علاقه شدید و دوست داشتن جنس مخالف در سنین آغازین  جوانی و نوجوانی است بدون آنکه بداند چرا و چگونه رفتار کند که آن را عشق  کودکانه می نامند.

عشق کودکانه

این عشق و علاقه کودکانه چون با چشمان بسته و رویاهای  کودکانه آغاز می شود و شاید تقلید از الگوها و یا تاثیر نوع تربیت خانواده  باشد در سن ۱۰ سالگی در کودک آغاز می شود و چون ناآگاهانه است و غرق در  رویا بسیار شدیدتر از دوستداشتن های بزرگسالان آگاه است و چون هیچ پشتوانه و وصالی هم ندارد یا در آغاز یا پس از مدتی به نابودی می انجامد و در جوان  باعث بروز صدمات شدید فکری و روحی و روانی می شود و تا چندین سال جوان را  همراهی کند و به عنوان یک عشق شکست خورده به خود آزاری می انجامد و جاهایی  دیده می شود که جوان دست به خودکشی و یا آزار پدر و مادر و یا فرار از  خانه می زند و باعث نابودی خود و دیگران می شود.

 

 

خاطره من

 

چند ماه پیش عکس جوانی ۱۷ ساله که آغاز و شروع جوانیش  را دیدم که چون دست معشوقه خود را در دست پسری دیگر دیده بود دست  به خودکشی زده بود و اینچنین است عشق کودکانه ناآگاه و غرق در رویاهای  کودکانه.

و چنین فاجعه ای جامعه را تحدید می کند و هیچ کس نه  چاره اندیشی می کند و نه به یک جوان تنها اهمیت میدهد تا بپرسد که چرا و با همدردی آگاه کند و جوان را با افکاری چون

نمی دانستم - نگفته بودند - نمی فهمیدم - بچه بودن و نادان تنها بگذارند

از کودکی به ما یاد دادند که مدرسه خانه دوم ماست ولی چه بد خانه ایست این خانه دوم ما.

 

 

چرا؟

 

چرا وقتی درباره خاطرات دوران دبستان صحبت می کنیم فقط  یاد تنبیه ها و کتک های وحشیانه معلم ها به میان می آید (آن هم با شلنگ - کمربند و دیگر وسایل وحشیانه که کودک دبستانی تحمل آن را ندارد)

دوران بسيار تلخ دبستان سرزمين غريب ما

اين نظام آموزشي غلط و وحشيانه دوران دبستان كشور ما باعث بروز بيماري هاي رواني و عاطفي در ما شده است. هنوز هم وقتي ياد آن دوران  مي كنم دوران غم و غصه و درد هاي كودكانه است.

----- چند وقت پيش فكر مي كردم اين قانون كتك زدن دانش  آموزان دبستاني بداشته شده است ولي برادر كوچك دبستاني من نظر ديگري دارد و او هم خاطره كتك هاي معمان را از دوران دبستان به دوش خواهد كشيد.

 

 

خاطرات من

دید من از مدرسه از گذراندن این دوران برای من جالب است شاید برای شما نیز جالب باشد.

از کودکی که وارد دبستان شدم همیشه دل درد داشتم. پدر و مادرم بیماری و ضعف را باعث این دردها و نا آرامی ها می دانستند و به یاد  دارم دورانی که در آزمایشگاه ها و مطب ها گذراندم تا به من ثابت کنند که  دلدردمن از انگل است ولی نبود.

و حالا که ۲۰ سال گذشته است به این نتیجه رسیدم که آن  همه شکم درد ها و ناراحتی ها و ناتوانی ها و گوشه گیری ها همه از ترس و  استرسها به خاطر کتک های معلم بد اخلاقم و رفتارهایی که با من داشت بود.

شاید من شاگرد تنبل و یا بدی بودم که اینگونه با من رفتار می شد ولی یک بار هم از من نپرسیدند که چرا من اینگونه ام و چه مشکلی دارم.

کودکی بسیار آرام بدون اعتماد به نفس با استرس فراوان و رویایی. در تخیلات خودم مردی شکست ناپذیر با قدرت ماوراع. همیشه ترس از  ورود معلم به کلاس (هنوز هم که فکر آن دوران تلخ را می کنم تنم می لرزد)

-این از دوران دبستان

 

دوران راهنمایی دوران نا آشنا با محیط و رفتارها با تازگی و دوران دورتر شدن از خانه.

در اين دوران ديگر زياد خبري از تنبيه بدني معلمان ديده نمي شود چون ديگر دانش آموزان با يك معلم سروكار ندارند و آزادي رفتار  بيشتزري در در خود پيدا مي كند و حتي سر عقده ها باز مي شود و به دعوا با  معلمان ضعيف مي انجامد.

دوران دبیرستان

شاید یکی از بدترین دوران زندگی من دوران دبیرستانه و  اگر از محیط خراب چشم بپوشی با معلمان بی سواد و آشوبها در محیط مدرسه آشنا می شویم. معمان بي سوادي كه دنيا به چشم نديده كه فقط براي آنها مهمتر از  پايان كلاس و رفتن به خانه نبود.

خاطرات من

در صف دبیرستان در حیاط مدرسه ایستاده بودیم که درباره  تیپ و موهامون ایراد می گرفتند. مدیر مدرسه كه فردي بد دهن بود و فهش و  ناسزا به پدر و مادر می داد كه چرا چنين لباسي پوشيدي و اين چه وضع مو سر  است . واقعا در چنین محیطی چه بر سر جوانان دبیرستان مدرسه  می آید و چه  رفتاري از ما سر مي زند را از مدير مدرسه سيلي خورده دوران دبيرستانمان  بپرسيد.

من هم اگر جاي كسي كه فهش شنيده  بود بودم يا بايد مي  مردم يا مدير را تا حد مرگ مي زدم. و اين است عقده هايي كه دوران مدرسه  كه به ما ياد داده اند.

 

 

 

برچسب‌ها: کردن یک مقطع زمانی از زندگی با همه خاطرات خوب و بد, فرار از خاطرات دوران مصرف برای جلوگیری از وسوسه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 25 بهمن 1392برچسب:,ساعت6:16توسط پیمان شنبه پور | |